درمان بیماری اعتیادبشرطی خشمگین نشوید !!
Addiction disease
نوشته :دکتر مجید محمد پور متخصص بیماریهای روانپزشکی
((این مطلب برای معتادینی که رفتارهای ضد اجتماعی مانند دزدی یامشکلات روحی روانی شدید یا خودزنی یا توهم دارندکمک کننده نیست))
اعتیاد تفاوتهای زیادی با بیماری های روانپزشکی که می شناسیم دارد و این باعث می شود ذهن مقایسه گر ما به راحتی با اعتیاد کنار نیاید. رفتارهای بیمار معتاد، اطرافیان را خشمگین می کند و این خشم باعث می شود تا خانواده و جامعه خود را مجاز به انجام هرکاری بداند.برای موفقیت در درمان اعتیاد پذیرش این واقعیت لازم است که اعتیاد یک بیماری است ام وقتی
انکار مصرف مواد توسط بیمار، ما را عصبانی می کند، امادروغگویی یکی از علایم اعتیاد است و ما بخاطر این دروغ ها عصبانی می شویم. خشم برای بیمار معتاد نیز انگیزه مهمی در رفتارش است؛ رفتاری که معمولا خود تخریب گر است مانند: مصرف بیشتر مواد، خودزنی، اقدام به خودکشی و غیره.
در خانواده و جامعه ای که خشم ماهیتی تعیین کننده و غالب دارد همه ما وسوسه می شویم تا به شکلی از خشم پیروز کننده استفاده کنیم و حقانیت خودرا ثابت کنیم، چه در خانه و چه در جامعه. کنترل این خشم حتی برای پزشک و روانشناس نیز آسان نخواهد بود.
پزشک و درمانگر نیز وسوسه می شوند تا احساس ناکامی خود از برگشت اعتیاد را خشمگینانه بر سر بیمار تخلیه کنند. .آنها هم ممکن است برای بیمارتنبیهی رادر نظر گیرندیااورا از درمان اخراج کنند.خانواده هم در اثر این خشم ممکن است درمان اعتیاد راقطع کرده وبیمارمعتاد را با خشونت راهی کمپ کند.مساله اینجاست که این خشم ماهیتی ضد درمان دارد.این خشم بیمار را از درمان دور میکند وهیچ کمکی به هیچ کس نمیکند.پس چرا ما تسلیم این هیجان تخریب گر میشویم؟آیا دربرابر فرد مضطرب یا افسرده هم همینگونه خشمگین میشویم؟
به عنوان یک درمانگر حرف من این است که چه پدر ومادر فرد معتاد باشیم یا درمانگر یانگهبان او باید خشم خودراکنترل کنیم.یک قانون مهم در بیماری اعتیاد هست : "اعتیاد همیشه با عود همراه است".بنابراین وقتی بیمار شما دوباره شروع به مصرف کرده یا می کند فکر نکنید که شما را فریب داده است و یا همه تلاشتان بیهوده بوده وبه هدر رفته است،بخصوص زمانی که بیمار حداقل برای یکماه پاک بوده است.عصبانی نشوید وبا آرامش از ابتدا شروع کنید .حقیقتا هیچ انسانی آزار وتحقیر را دوست ندارد بنابر این بیمارتان راتحقیر نکنید،او را آزار ندهید،پیامتان باید واضح وقاطع باشد اما بدون سرزنش وتحقیر.حتماازدرمانگر یا پزشک بیمارتان کمک بگیرید.صحبت کردن شمارا آرام می کند.نگذارید خشم وعصبانیت سراسر خانه را فرا بگیرد چون به هیچکس کمک نمی کند.اگر احساس می کنید دیگر چیزی خوشحالتان نمی کند حتما به روانپزشک مراجعه کنید شاید که افسرده اید.
اگر میخواهید دردرمان بیمار معتاد موفق باشید به جنبه های مثبت شخصیت وی هم توجه کنید،نمی توانیددر او فقط بدبختی و کارتن خوابی ومریضی ودروغ را ببینید،به هر حال او یک انسان است وبه همین خاطر قابل احترام.بیماری را می شناختم که هر وقت مصرف مواد داشت خانه را جارو می کرد وظرفها را می شست وغذا درست می کرد.بعضی ها هم پس ازمصرف مواد خیلی مهربان میشوند.آیا اشکالی دارد دراین زمانها با هیجانات مثبت او همراه شویم؟ حرف من این است که باخشم ما ، نه مصرف مواد بیمارمان کم میشود ونه او مواد را کنار میگذارد،بلکه بااین خشم ماچیزهای بیشتری ازدست می دهیم،خیلی بیشتر.خشم مابیمارمعتاد رادر بن بستی بیچاره کننده قرار می دهد!.به اوراه حل نمی دهدبلکه اورا منزوی می کند.نه تنها او بلکه تک تک اعضای خانواده تنها میشوند.خانواده از هم دور می شود. خشمی که مانثار بیمار میکنیم مانند گازی سمی در فضای خانه همه رامسموم میکند.نباید جنبه های مثبت بیمارمان را نادیده بگیریم.من نمیخواهم در اینجا راه حل ارائه دهم بلکه می خواهم پرسش کنم!میخواهم نگرشمان را به اعتیاد زیر سوال ببرم!میخواهم که دست از قضاوت های ساده و جواب های دم دستی برداریم.گاهی وقتها بهتر است روزی ده یا بیست هزارتومان برای مصرف بیمارمان بدهیم تابه یک خسارت چندمیلیونی ویا خسارت جبران ناپذیر دچار نشویم.دوباره یادآوری میکنم که:
((این مطلب برای معتادینی که رفتارهای ضد اجتماعی مانند دزدی یامشکلات روحی روانی شدید یا خودزنی یا توهم دارندکمک کننده نیست))
انتخاب :دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
dr.rahmat.sokhani@gmail.com
توصیف علمی بیماری و اختلال دوقطبی
Bipolar disorder
نوشته :دکتر مجید محمد پور متخصص بیماریهای روانپزشکی
اختلال دوقطبی با نوسانات خلقی بین انرژی زیاد وفعالیت (شناخته شده به عنوان یا جنو خیفیف ) واحساس غم یا ناراحتی (شناخته به عنوان افسردگی ) توصیف میشود .این علایم در یک زمان تمایل دارند که برای هفته ها یا ماه ها ادامه داشته باشند .علامت معرف اختلال دو قطبی وجود نوسانات شدید خلقی است. بین احساس خوب و احساس بد یک وقفه زمانی وجود دارد که افسردگی را نیز شامل می شود. زمان در اوج بودن، یک فرد با علائم دوقطبی ممکن است احساس کند در "در بالاترین نقطه ی جهان،" قرار دارد و قادر به انجام هر آنچه که در ذهنش است می باشد ، می تواند چندین کار در یک زمان انجام دهد ( هیچ یک از آنها را تمام نمی کند) . گاهی اوقات این برتری به جای خلق و خوی بالا باعث کج خلقی بیشتر در شخص می شود.
در مراحل اولیه آن، نشانه های اختلال دوقطبی ممکن است به جای بیماری روانی با یک مشکل خودش را نشان دهد. به عنوان مثال، ابتدا ممکن است با اعتیاد به الکل یا مواد مخدر، یا عملکرد ضعیف در مدرسه یا محل کار ظاهر شود. علائم دوقطبی به طور کلی به سرعت نه به وجود می آیند و نه از بین می روند - آنها پایدار می باشند و به طور قابل توجهی زندگی فرد را مختل می کنند. گاهی اوقات این وضعیت را با افسردگی اشتباه می گیرند، چرا که فرد هیپومانی را، به جای مانیا تجربه می کند،. ( اگر هیپومانی به دقت توسط یک متخصص سلامت روانی ارزیابی نشود ممکن است با حالت طبیعی برای فعالیت های هدفدار اشتباه گرفته شود).
اختلال دوقطبی در کودکان متفاوت است و مجموعه علائم متفاوتی دارد. در کودکان، اختلال دو قطبی به عنوان اختلال مخرب خلقی در هم گسیخته شناخته می شود. اگر درمان نشود، علائم دو قطبی تمایل به بدتر شدن دارند، و فرد اغلب حملات جنون کامل و دوره های افسردگی را تجربه خواهد کرد.
ویژگی اساسی اختلال دو قطبی نوع یک این است که فرد یک دوره شیدایی کامل را تجربه می کند (هر چند ممکن است شیدایی مقدم باشد و هم چنین ممکن است دوره ی هیپومانی یا دوره ی افسردگی را به دنبال داشته باشد).
شیدایی یا مانیا یک دوره ی متمایز است که در طی آن یک خلق و خوی غیر طبیعی، با نشاط، گسترده، و یا تحریک پذیر وجود دارد و فرد مداوم افزایش فعالیت دارد و یا انرژی ای دارد که در طول روز پا بر جاست و تقریبا هر روز و به مدت حداقل یک هفته ادامه دارد ( و یا هر مدت زمانی که نیاز به بستری شدن در بیمارستان باشد). این علائم به همراه حداقل سه نشانه ی دیگر از شیدایی وجود دارند.
وقوع حمله های شیداییو افسردگی عمدهنباید با اختلال اسکیزوافکتیو، اسکیزوفرنی، اختلال اسکیزوفرنیفرم، اختلال هذیانی، و یا دیگر طیف های اسکیزوفرنی قابل توجیه باشند.
اختلال دوقطبی نوع دو به وقوع (یاسابقه) یک یا چند حمله ی افسردگی اساسی و حداقل یکدوره هیپومانی نیاز دارد . علاوه بر این، هرگز دوره کامل شیدایی را به همراه ندارد.
در هر دواختلال دوقطبی نوع یک و دو، فرد می تواند یک دوره خلقی( ابتدا شیدایی یا افسردگی) با ویژگی های مشترک داشته باشد، که در آن یک حمله ی مانیا یا هیپومانی خفیف با علائم اصلی افسردگی وجود دارد، و یا یک حمله ی افسردگی که برخی علائم شیدایی یا هیپومانی را دارد.
در طول یک دوره هیپومانی، علائم اختلال دو قطبی عبارتند از:
- خود بزرگ انگاری
- چشم انداز اغراق آمیز مثبت
- کاهش قابل توجه نیاز به خواب
- بی اشتهایی و کاهش وزن
- تکلم سریع، ایده ها ی رویایی، تکانشگری یا نیروی آنی
- ایده های جدید با موضوعات زودگذر
- تمرکز ضعیف یابه راحتی مختل شونده
- افزایش سطح فعالیت
- درگیر شدن بیش از معمول در فعالیت های لذت بخش
- تصمیمات مالی غلط، هزینه زیاد برای خوشگذرانی
- تحریک پذیری بیش از حد، رفتار پرخاشگرانه
- در طول یک مرحله ی افسردگی علائم دوقطبی عبارتند از:
- احساس غم و اندوه یا ناامیدی
- از دست دادن علاقه به فعالیت های لذت بخش یا معمول
- دشواری در خوابیدن. بیداری صبح زود
- از دست دادن انرژی و بی حالی مداوم
- احساس گناه و یا عزت نفس پایین
- مشکل در تمرکز
- افکار منفی در مورد آینده
- افزایش وزن یا کاهش وزن
- صحبت درباره خودکشی یا مرگ
روش اصلی مورد استفاده برای تشخیص اختلال دو قطبی مصاحبه بالینی کامل و دقیق با یک روانپزشک، روانشناس، یا دیگر متخصصین سلامت روان است. اگر چه روش های نوشته شده ای برای مستند سازی شدت و تعداد علائم وجود دارد، ولی آن تست ها تنها مکمل یک مصاحبه ی کامل هستند . آن تست ها جایگزین ارزیابی رو در رو توسط یک بالینگر نمی شوند. مانند تمام اختلالات روانی، هنوز هیچ آزمایش خون یا آزمایش بیولوژیکی دیگری که بتواند برای تشخیص اختلال دو قطبی استفاده شود وجود ندارد.
یک علامت دو قطبی رودهنگام ممکن است هیپومانی باشد - یک حالت احساسی که در آن فرد سطح بالایی از انرژی، دمدمی بودن بیش از حد یا تحریک پذیری ، و رفتار تکانشی یا بی پروا برای حداقل چهار روز نشان می دهد. نشانه های مرتبط با هیپومانی تمایل به احساس خوب دارند. بنابراین، حتی زمانی که خانواده و دوستان یاد می گیرند که نوسانات خلقی را تشخیص دهند، فرد اغلب ممکن است انکار کند که چنین چیزی اشتباه است.
یکی از تشخیص های افتراقی برای این بیماری این است که علائم اختلال دو قطبی بهتر است باختلال اسکیزوافکتیو به حساب نیامده و بر اختلال اسکیزوفرنی، اسکیزوفرین، اختلال هذیانی، و یا دیگر اختلالات سوار نمی شود.
تقریبا تمام علائم اختلال روانی و افسردگی روانی باعث ناراحتی یا آسیب عملکرد قابل توجه در جنبه های مهم اجتماعی، شغلی، و یا تحصیلی می شوند. علائم اختلال دوقطبی همچنین می تواند نتیجه استفاده از مواد (به عنوان مثال الکل، مواد مخدرو محرک، داروها) و یا ناشی از یک وضعیت پزشکی باشد.
انتخاب :دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
dr.rahmat.sokhani@gmail.com
درمان علمی وتخصصی اضطراب
Anxiety treatment
نوشته :دکتر مجید محمد پور متخصص بیماریهای روانپزشکی
اضطراب می تواند با مشاوره روانی، و یا به طور مستقل درمان شود. در نهایت، مسیر درمان به علت ایجاد اضطراب و ترجیحات بیمار بستگی دارد. اغلب درمان آن ترکیبی از روان درمانی، رفتار درمانی، و دارو است.گاهی اوقات اعتیاد به الکل، افسردگی، یا شرایط همزمان دیگر ، اثر قوی بر روی فرد می گذارند که برای درمان اختلال اضطراب باید صبر کنیم تا شرایط هم زیستی آن کنترل شوند.
چگونه اضطرابم را کم کنم؟
در برخی موارد، اضطراب ممکن است در خانه و بدون نظارت پزشک درمان شود. با این حال ممکن است محدود به شرایطی باشد که در آن مدت اضطراب کوتاه و علت شناسایی شود و ممکن است حذف یا اجتناب شود. چندین تمرین برای مقابله با این نوع اضطراب توصیه می گردد:یاد بگیرید استرس را در زندگیتان کنترل کنید . فشار و کار های ضرب العجلی را کم کنید، و متعهد شوید زمانی کوتاه از مطالعه و یا کار دست بکشید.انواع تکنیک های آرامش اعصاب را یاد بگیرید. می توانید در مورد تکنیک های مدیتیشن فیزیکی در فروشگاه های کتاب و فروشگاه های بهداشتی اطلاعات کسب کنید.تنفس عمیق شکمی را تمرین کنید که شامل تنفس عمیق و آرام از طریق بینی است. هوا را وارد شکم خود کنید، و سپس به آرامی هوا را از دهان خارج کنید. اما تنفس عمیق برای مدت زمان طولانی ممکن است منجر به سرگیجه شود.انرژی منفی را با انرژی مثبت جایگزین کنید. یک لیست از افکار منفی که دارید بنویسید و آن را با یک لیست از افکار مثبت جایگزین کنید.خودتان را موفق و رو به پیشرفت و مبارز با ترس تصور کنید.با کسی که حمایتتان می کند صحبت کنیدورزش کنیدیک حمام گرم و طولانی بگیریددر یک اتاق تاریک استراحت کنید
مشاوره روش استاندارد درمان اضطراب :
مشاوره ی روانی است که می تواند شامل درمان شناختی- رفتاری، روان درمانی، یا ترکیبی از این درمان ها باشد.هدف درمان شناختی-رفتاری به رسمیت شناختن و تغییر الگوهای تفکر بیمار است که با اضطراب و احساسات مزاحم همراه است. این نوع از درمان دارای دو بخش اصلی است: یک بخش شناختی که برای محدود کردن تفکر و یک بخش رفتاری که برای تغییر واکنش آدم ها به اشیاء یا موقعیت های اضطرابی طراحی شده است.به عنوان مثال، یک بیمار که اختلال پانیک (وحشت زدگی) دارد و تحت درمان شناختی-رفتاری است ، ممکن است یاد بگیرد که حملات پانیک (وحشت زدگی) حملات قلبی واقعی نیستند. کسانی که برای اختلال وسواس و پاکیزگی تحت این درمان هستند ممکن است با یک درمانگر کار کنند که دستان خود را کثیف کنند و زمان طولانی تری قبل از شستن صبر کنند. کسانی که به اختلال استرس پس از ضربه مبتلا هستند با یک درمانگر کار خواهند کرد تا رویداد آسیب زا را در شرایطی امن به یاد بیاورند تا ترس ناشی از آن را کاهش دهند. درمان های مبتنی بر در معرض قرار گرفتن ، اساسا مردم را با ترس خود مواجه می کنند و سعی کنند به آنها کمک کنند تا حساسیتشان نسبت به موقعیت های اضطراب زا را کم کنند.روان درمانی نوع دیگری از درمان مشاوره ای برای اختلالات اضطرابی است که شامل صحبت کردن با یک روانپزشک، روانشناس، مددکار اجتماعی و یا مشاور می باشد. جلسات برای کشف علل ایجاد اضطراب و راه های ممکن برای کنار آمدن با علائم برگزار می شود.
داروهایی که برای درمان اضطراب استفاده می شوند:
برای درمان دارویی اضطراب ، انواع مختلفی از مواد مخدر به کار می رود. اگر علت اضطراب یک بیماری فیزیکی است، درمان به منظور از بین بردن آن بیماری خاص خواهد بود که ممکن است به عمل جراحی یا داروهای دیگر منتهی شود تا تحریکات فیزیکی اضطراب تنظیم شود . اغلب با این حال، دارو هایی مانند داروهای ضد افسردگی، بنزودیازپین ها، سه حلقه ای، و بتا بلوکرها برای کنترل برخی از علائم جسمی و روانی مورد استفاده قرار می گیرند.در طول دوران اضطراب با یک دسته از داروهایی به نام بنزودیازپین ها درمان می شدند. در حال حاضر به دلیل اعتیاد آور بودن آنها ،استفاده از آنها کاهش یافته است. این داروها ممکن است چند عارضه ی جانبی به جز خواب آلودگی و وابستگی داشته باشند. برخی بنزودیازپین های رایج عبارتند از:دیازپام (والیوم)آلپرازولام (زاناکس)لورازپام (آتیوان)کلونازپام (کلونوپیم)سالمندانی که بنزودیازپین مصرف می کنند ، در طول پانزده سال آینده بیشتر در معرض خطر قابل توجهی از زوال عقل در حال توسعه قرار خواهند گرفت. محققان دانشگاه بوردو سگالن فرانسه در مجله پزشکی بریتانیایی درسپتامبر 2012 موضوع گزارش داده اند که برای تقریبا سی درصد از سالمندان در فرانسه بنزودیازپین تجویز می شود. مقدار تجویز بنزودیازپین در انگلستان و ایالات متحده آمریکا بسیار پایین تر است، اما هنوز هم تعداد قابل توجهی از بیماران را نشان می دهد.از داروهای ضد افسردگی ( به ویژه کلاس مهارکننده های بازجذب سروتونین ) نیز معمولا برای درمان اضطراب استفاده می کنند . مهار کننده های بازجذب سروتونین عوارض جانبی کمتری نسبت به دارو های ضد افسردگی قدیمی دارند، اما آنها هنوز هم به احتمال زیاد با شروع درمان باعث وحشت، تهوع و اختلال عملکرد جنسی خواهند شد . برخی دارو های ضد افسردگی عبارتند از:سرترالین (زولوفت)پاروکستین (پاکسیل)فلوکستین (پروزاک)سیتالوپرام (سلکسا)ونلافاکسین (افکسور)دارو های سه حلقه ای گروهی از داروها هستند که ازمهار کننده های بازجذب سروتونین قدیمی تر هستند و کارایی بهتری برای اختلالات اضطرابی نسبت به اختلالات وسواس دارند. این داروها می توانند باعث ایجاد عوارض جانبی مانند سرگیجه، خواب آلودگی، خشکی دهان، و افزایش وزن شوند. دو نوع از سه حلقه ای ها عبارتند از:ایمی پرامین (توفرانیل)کلومیپرامین (آنافرانیل)داروهای مکمل مور استفاده برای درمان اضطراب شامل مهارکننده های مونوآمین اکسیداز، بتا بلاکرها، و بوسپیرون هستند. مهارکننده های مونوآمین اکسیداز مانند فنلزین (ناردیل)، ترانیل سیپرومین (پارنیت) و ایزوکاربوکسازید (مارپلان)، قدیمی تر از دارو های ضد افسردگی هستند که برای درمان برخی از اختلالات اضطراب استفاده می شوند. محدودیت در رژیم غذایی و جلوگیری از مصرف داروهای دیگر مانند داروهای ضد درد از عوارض این دارو ها محسوب می شوند. بتا بلاکر ها مانند پروپرانولول (ایندرال)، معمولا برای درمان ناراحتی های قلبی استفاده می شوند، اما همچنین می توانند علائم جسمی برخی اختلالات اضطرابی را درمان کنند. بوسپیرون (بوسپار) نوع دیگری از داروها است که انتقال دهنده های عصبی را تحت تاثیر قرار می دهد تا اضطراب کنترل کند اما فاقد عوارض جانبی خواب آلودگی و وابستگی است. با این حال با سرگیجه، سردرد و تهوع همراه است.
چگونه می توان از اضطراب جلوگیری کرد؟
قهوه در فنجانمصرف کافئین خود را برای کمک به کاهش حمله های اضطراب کم کنیداگر چه از اختلالات اضطراب نمی توان جلوگیری کرد، ولی راه هایی برای کاهش خطر ابتلا به آن و روش هایی برای کنترل یا کاهش علائم وجود دارند. توصیه هایی برای کاهش اضطراب عبارتند از:کاهش مصرف کافئین، چای، نوشابه، و مصرف شکلات.با یک دکتر یا داروساز قبل از استفاده از داروهای گیاهی مشورت کنید که این داروها تا چه میزان حاوی مواد شیمیایی هستند که ممکن است به تشدید اضطراب کمک کنند .ورزش منظم.خوردن غذاهای سالم.داشتن یک الگوی خواب منظم.مشاوره و پشتیبانی پس از یک تجربه آسیب زا و یا نگران کننده .اجتناب از الکل، حشیش.
انتخاب :دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
dr.rahmat.sokhani@gmail.com
روانشناسی مهربانی ، مهرطلبی
Affection / Affection-Seeking
انتخاب :دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
dr.rahmat.sokhani@gmail.com
مهربانی:
مجموعه اعمال و رفتاری که حاکی از ایثار، مدارا، قدرشناسی، و احترام به دیگران است، بدون توقع یا انتظاری از فرد مقابل خود. مهربانی در بسیاری از فرهنگ ها و ادیان، ارزش به شمار می آید.
مهرطلبی:
مجموعه اعمال و رفتاری که حاکی از ایثار، مدارا، قدرشناسی، و احترام به دیگران است، همراه با توقع و انتظار جبران از طرف فرد مقابل خود.
تفاوت ها :
تفاوت اصلی میان مهربانی و مهرطلبی در رفتار ارایه شده نیست بلکه در انتظاری است که فرد در مقابل انجام آن عمل دارد. به طور مثال فرد مهربان هدیه ای را جهت ابراز علاقه برای دیگری می خرد، و ممکن است هرگز به یاد نیاورد که آن را چه موقع، برای چه و به چه قیمتی خریده است، در حالی که فرد مهرطلب هدیه را برای جلب محبت می خرد و علاوه بر این که همه آنچه را که گفته شد در خاطر نگاه می دارد، انتظار دارد طرف مقابل آن را به شکل بهتری جبران نماید و بسیار سپاسگزار او باشد.
برای بهتر دانستن تفاوت مهربانی و مهرطلبی، تعدادی از خصوصیت های که ممکن است در یک فرد مهر طلب دیده شود در ذیل بیان می شود:
تفاوتهای سایکوز ، نوروز ، اختلال مرزی
Psychosis / Neurosis / borderline disorder
انتخاب :دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
dr.rahmat.sokhani@gmail.com
سایکوز:
سایکوز (روان پریش) به دسته ای از اختلال های شدید روانی اطلاق می شود که در آن ارتباط بیمار با واقعیت قطع می شود. این افراد به صورت چشمگیری حس واقعیت سنجی آنان مختل شده، نسبت به بیماری خود بصیرت و آگاهی ندارند و در دنیای کاملاً اختصاصی خود به سر می برند. این دسته از اختلال های روانی با توهم، هذیان و افت عملکرد و ناتوانی بارز همراه است. از سایکوزهای مهم می توان به اسکیزوفرنی و اختلال های دوقطبی اشاره کرد.
نوروز:
نوروز (روان نژند) به گروهی از اختلال های روانی بدون علل عضوی اطلاق می شود که در آن بیمار بینش قابل ملاحظه ای نسبت به وضع خود دارد، تجربیات فردی، ذهنی و خیال پردازی های خود را با واقعیات محیط خارج در هم نمی آمیزد. رفتار ممکن است شدیدا مختل شود، اما از هم گسیختگی شخصیت وجود ندارد. احساس ناراحت بودن، از یاد بردن نقش اجتماعی خود، پرخاشگری، اختلال خواب، خستگی و ناتوانی در روابط جنسی، سازش با مشکلات، عدم سازگاری، رفتار کودکانه و اضطراب مداوم در افراد روان نژند مشاهده می شود . اضطراب، هیستری، وسواس و فوبیا از انواع نوروز های مهم هستند.
اختلال مرزی:
اختلال مرزی (بوردرلاین) توصیف کننده مواردی است که طبقه بندی آن ها به دلیل قرار گرفتن در مرز بین دو طبقه تشخیصی دشوار است. سه مورد عمده برای این اصطلاح وجود دارد، در اولین مورد، اختلال مرزی به عنوان یک طبقه تشخیصی تلقی شده که خصوصیات آن به صورت مبهم تعریف شده ولی مشتمل است بر خشم، اشکال در روابط، و فقدان هویت شخصی. در دومین مورد، اختلال مرزی تظاهر خفیفی از اسکیزوفرنی تلقی می شود و در کاربرد سوم، اصطلاح مرزی به نوعی اختلال شخصیت اطلاق می شود که با روابط بی ثبات، خشم نامتناسب، اختلال هویت، خلق بی ثبات واحساس بی حوصلگی مزمن مشخص می شود.
تفاوت ها
عده ای از روانشناسان اختلال های روانی را از جهت شدت بیماری به دو دسته سایوتیک و نوروسایکوتیک (نوروز) تقیسم کرده و اختلال مرزی را در بین این دو طبقه در نظر می گیرند.
تفاوت عمده این گروه ها مبتنی بر درجه آگاهی شخص از حالت های خود است. شدت علایم بیماری در نوروزها کمتر از سایکوزها بوده و علاوه بر آن افراد نوروتیک به بیماری خود به صورت قابل ملاحظه ای آگاهی داشته و ارتباط آنان با خود و دنیای خارج از خود قطع نمی باشد. اما در افراد سایکوتیک آگاهی نسبت به بیماری خود وجود ندارد. پس به صورت کلی می توان گفت، اختلاف این دو دسته بر اساس شدت اختلال و وجود یا فقدان بینش است.
افراد با اختلال مرزی بین دو گروه روان پریش و روان نژند هستند، زمانی آگاه نسبت به بیماری خود بوده و گاهی با خود و دنیای خارج از خود قطع رابطه می نمایند.
برای روشن تر شدن مطلب دو مثال ارایه می شود:
منبع :
http://www.persianoffers.com
راهنما برای خانواده بیماران مبتلا به بیماریهای شدیدروان پزشکی
انتخاب :دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
dr.rahmat.sokhani@gmail.com
کنترل توهم
فردی ممکن است درحال توهم باشد که:
بعضی بیماران می آموزندکه باتمرین وممارست وبااستفاده ازیک یاادغام چندشیوه باتوهمات خودکنارآیندازجمله:
شمامیتوانید باروشی حمایت گرانه،همدلانه وآرام:
شمانبایداو یاتجربه اش را مسخره کنید.
شمانبایدازتجربه اش دچارحیرت و هراس شوید.
شمانبایدبه اوبگوئیدکه تجربه اش واقعی نیست،یاآنرانادیده ودست کم بگیریید.
شمانبایددرموردمحتوای توهم یااینکه چرااوصدائی می شنودیاچیزی می بیند،واردبحثی طولانی شوید.
پاسخ به هذیان
درموردجزئیات هذیان بحث وسوال مفصل نکنید.برای خارج کردن بیمار از هذیان نه بااو بحث کنید ونه سعی کنیداورا متقاعد کنید.زیرانتیجه نخواهدداشت.
چنانچه او آرام است ،بی طرفانه ،محترمانه وآرام به اوگوش دهید،سپس یک یا کلیه موارد زیررا انجام دهید: به نظرات و پیشنهادات غیرهذیانی فردپاسخ دهید .
موضوع صحبت را از محتوای هذیان منحرف کنید.
واضح وروشن ولی بدون داوری تمایل خودرادرتفسیروضعیت ابرازکنید.
چنانچه خویشاوندبیمارتان اصرارداردکه درموردموضوع هذیان شما نظری بدهیدشمامی توانید:
اورا به عنوان یک فردبپزیرید و همان طور که برای نظر خود احترام قائلیدبرای نظراوهم
احترام قائل شویدوتوضیح دهیدکه بین نظرشماودیدگاه او تفاوت وجود دارد.
درصورتیکه هذیان توام باعواطف شدیداست شمامیتوانید:
احساس امنیت بیشتری کنید.
کمک کنید(بعنوان مثال تلویزیون را خاموش کنیداگربیمارفکرمیکنددربرنامه درباره او صحبت میشود
منبع :
http://zums.ac.ir
سایکوز یا روان پریشی چیست؟
psychosis
انتخاب :دکتر رحمت سخنی از مرکز آموزشی درمانی امام خمینی (ره) ارومیه
dr.rahmat.sokhani@gmail.com
روان پریشی یا سایکوز به معنای وضعیت روانی غیرطبیعی است واصطلاحی است که در روانپزشکی برای حالتی روانی بکار می رود که اغلب بصورت << از دست دادن تماس با واقعیت>> توصیف می شود .سایکوز به انواع جدی اختلالات روانی گفته میشودکه در طول آنها ممکن است دچار توهم وهذیان شود .گاه افراد سایکوتیک اختلال شخصیت نیز دارند .جنون یا سایکوز نوعی قطع ارتباط با واقعیت است که به طور مشخص شامل هذیان (عقایدنادرست درباره وقایع یا اشخاص)وتوهم (دیدن یا شنیدن چیزهای که وجود خارجی ندارند)می شود.واژه سایکوز به معنی وضعیت روانی غیر طبیعی است که حالت های مختلفی را در بر می گیردولی اصلی ترین ویژگی آنها نوعی قطع ارتباط با واقعیت است.
کلمه روان پرشی یا سایکوز برای توصیف شرایط غیر طبیعی ذهن ووضعیت روانی به کار می رود که طی آن ارتباط فرد با واقعیات قطع می شود. در این حالات علاوه بر قطع ارتباط با واقعیات،اختلال در تفکر ،درک وقضاوت نیز بروز می کند.زمانی که کسی دچار حالت روان پریشی شود ،روان پریش یا سایکوتیک نامیده می شود.روان پریشی یا سایکوز یا اختلالات شدید روانی ،نوع شدید بیماری روانی است که ویژگی عمده آن فقدان واقعیت سنجی یا قطع ارتباط با دنیای واقعی است .معمولا"بیمار رفتارها وصحبت های غیر طبیعی دارد.فعالیت های جسمی وروانی او به حدی دچار اختلال می شود که باعث به هم ریختگی فعالت های فردی واجتماعی اش می شود .چنین بیماری معمولا"از بیماری خود آگاهی ندارد وخود راسالم می داند واز درمان خودداری می کند ،در این نوع بیماری اغلب ضایعه مشخصی در مغز مشاهده نمی شود .روان پریشی را به دلیل تفاوت در شروع وسیر بیماری ،مدت بیماری و بهبود به چند گروه اصلی تقسیم می کنند ، روان پریشی ممکن است با بیماریهای جسمی (مثلا" به دنبال ضربه های مغزی ،عفونت های شدید مصرف مواد) یا براثر بیماریهای روانی (مثلا اسکیزوفرنیا )
همراه باشد. اگرچه روان پریشی ممکن است در هر گروه سنی دیده شود ،اما بیشتر در افراد جوان اتفاق می افتد.حدود3تا 5 نفرازهر نفر حالاتی از روان پریشی را تجربه میکنند.که این میزان بیشتر ازمیزان شیوع دیابت (بیماری قند )است.
اغلب مردم از این دوره بیماری رهایی پیدا می کنند .روان پریشی ممکن است برای هرکسی اتفاق بیفتد ومثل هرنوع بیماری دیگری می تواند درمان شود. روان پریشی انواع مختلفی دارد مانند اسکیزوفرنیا ،افسردگی روان پریشانه ،اختلال خلق دو قطبی واختلال هذیانی ،اسکیزوفرنیایا شیزوفرنیا از موارد شایع بیماریهای روان پریشانه است که حدود 1/5-1 درصد افراد جامعه را در طول عمر مبتلا می سازد.
روان پریشی ، موجب تغییرات خلق وتفکر (بروز عقاید غیر معمول )،قضاوت وادراک می شود .مجموعه این عوامل باعث می شوند گفتار ، کردار ورفتار شخص آنچنان دچار آشفتگی شود که براحتی نتوانیم احساسات شخص بیمار را درک کنیم .
تفکر گیج ومبهم (سر در گمی):در این حالت افکار روز مره فرد مبتلا مبهم شده وارتباط معمول ومنطقی خود با یگدیگر را از دست می دهند. صحبت های شخص نا مشخص ،نا مفهوم یا نا مر بوط می شوند.شخص ممکن است در تمرکز ، دنبال کردن مکالمه ویاد آوری مسایل مشکل داشته باشد وسرعت افکار ممکن است بسیار تند یا کند شود.
اعتقادات غلط (هذیان ):کسی که یک دوره روان پریشی را تجربه می کند ،ممکن است دچار عقاید وباورهای غلط ونابجایی شود که هذیان نامیده می شود .در این حالت شخص چنان به عقاید خود مطمئن است که بحث های منطقی نمی تواند تغییری دراو ایجاد کند.به عنوان مثال ممکن است شخصی با توقف یک اتومبیل در بیرون اظهار کند که پلیس اورا تحت نظر دارد.
توهم :توهم به مفهوم درک بدون محرک خارجی واقعی است .دراین حالت شخص روان پریش،چیزهائی را میبیند،می شنود،حس می کند، میچشدیابوئی احساس میکندکه وجودخارجی ندارند.به عنوان مثال چیزهائی می شنودکه افراددیگرحاضردرهمان موقعیت زمانی و مکانی نمیشنوندیاچیزهائی می بیندکه وجود
خارجی ندارند.علائم درافرادمختلف با هم تفاوتهائی داردکه ممکن است طی زمان تغییرکند.یک دوره روان پریشی در3 مرحله اتفاق می افتدوطول این دوره هااز فردی به فرد دیگرمتفاوت است.
روان پریشی وضعیت روانی غیرطبیعی است که حالت های مختلفی را در بر می گیرد ولی اصلی ترین ویژگی آن،نوعی قطع ارتباط با واقعیت است.
مرحله یک(مقدماتی):در این مرحله، علائم گنگ و مبهم هستند و بسختی می توان متوجه آنها شد ممکن است تغییراتی در چگونگی بیان احساس ،ادراک و افکار ایجاد شود.مثلا شخص کمی مشکوک و بدبین می شود،دیر به خواب می رود،مرتب دلشوره دارد،انگیزه قبلی خود برای کار کردن را از دست می دهد و زود عصبانی می شود.
مرحله دوم(حاد):در این مرحله علائم روان پریشی به وضوح تجربه می شوند،این علائم شامل توهم، هذیان یا تفکر مبهم است.
منبع :
http://zums.ac.ir
شرایط درخواست مشاوره پزشکی رایگان اینترنتی دکتر رحمت سخنی
dr.rahmat.sokhani@gmail.com
باوجود پیشرفته های برق آسای علمی و ارتباطی جهان همچون ماهواره و اینترنت و...بنظر میرسدبخاطر موج روز افزون شهرنشینی و آپارتمان نشینی و..برخلاف انتظار که اصولا انسانها با اینهمه ارتباط بایستی خوش روتر و مهربانتر ودر مسایل ومشکلات و تلخی ها و شیرینهای یکدیگر سهیم باشند متاسفانه بدخلق تر ،عصبی تر و خشن تر گردیده و دلهایشان فرسنگهااز هم دور شده هست .هرچند دین و مذهب این فواصل را تا حدودی کم نموده ولی نتوانسته این مشکلات را کم نماید .اینجانب با وجود مشکلات فراونی که دارم بخاطرعلاقه وعشق خاص درونی به پزشکی و توصیه ودرخواست پدر همیشه جاویدم جناب آقای ستوانیار شهید محمد سخنی و مادر همیشه پرفروغ ام سرکار خانم شهیده جمیله رمضان شیخ سرمست ،پزشک شدم وبه این شغل مقدس جهانی نیز افتخار میکنم لذا نزدیک به 15 سال با راه اندازی ایمیل های مختلف برای مشاوره پزشکی رایگان انجام داه و میکنم وبه این امر نیز افتخارمیکنم واز اینکه بتوانم به نوعی زکات علم پزشکی خود و توصیه والدین شهیدم را انجام دهم بسیار خرسندم فقط متاسفانه دراین امر مشکلات پیش آمده که از تمام دوستان متقاضی درخواست مشاوره پزشکی دارند خواهشمندم حتما به نکات مهم زیر در امر ارسال ایمیل عنایت فرمایند متشکرم :
1 - هیچ لزومی به معرفی نام واقعی خودتان نبوده ولی مشخصات وجنسیت بیمارمورد نیاز است .
2 -لطفا از کامنت گذاری و پرسیدن سوالات پزشکی مخصوصا سوالات خصوصی درقسمت نظرات پست های وبلاگ جدا خودداری نموده و فقط این نظرات و درخواستهای مشاوره پزشکی تان را به جیمیل ذکر شده ارسال فرمائید.
3 -درصورت انجام هرگونه آزمایشات واقدامات پاراکلینکی قبلی حتما در صورت امکان بصورت اسکن شده ارسال گردد.
4 - زبان نگارش جیمیل لزوما فارسی نیست وافراد میتوانند از زبان ترکی وانگلیسی نیز استفاده کنند .
5 - بیماران و دوستان عزیز درخواست کننده مطمئن باشند سوالات ورازهای پزشکی شان هیچگاه درجایی مطرح نخواهد شد مگر اینکه با استاتید مجرب دیگری ازطرف اینجانب درخواست مشاوره تخصصی تر شود .
6 - از ارسال درخواست مکرر و تکرار بخاطر امکان رسیدگی به نامه های دیگر دوستان جدا خودداری فرمائید .
7 - به خاطر قطع و وصل شدن مکرر اینترنت در کشورمان خواهشمندم در دریافت پاسخ سوالات تان صبورباشید.
8 - درصورت امکان بعد از اینکه از مشاوره پزشکی با اینجانب رضایت داشته باشید به روح شهدا مخصوصاپدر ومادرشهیدم آقای محمدسخنی و خانم جملیه رمضان شیخ سرمست فاتحه ای قرائت فرمائید .
درپایان باید درمورد عکس این پست بایستی اشاره کنم که این عکس دریاچه مظلوم اورمیه هست که خداوند میلیاردها سال با زیبای تمام خلق نموده بوده ولی با بی تدبیری عده ای به ظاهر مسئول کاملا در حال خشک شدن هست .امیدوارم تمام مسئولین استانی و کشوری که هزاران بار با نام دریاچه اورمیه بینوا ،به نوایی و مقامی رسیدن به خودشان بیایند واز خدا ترسیده وبه روزی بیایشند که روزی باید پاسخگو مردم و خدا باید باشند .ممنونم که حوصله نمودید واین متن طولانی را مطالعه کردید
دعا میکنم انشالله همیشه جسم وروح وروانی سالم داشته وعاقبت بخیر شوید
سلام دوستان خوبم ایمیل جدید من برای مشاوره های پزشکی به شرح است
انواع بیماریهای روانی در یک نگاه
Dr.RAHMAT SOKHANI
در جهان صنعتی و پیشرفته امروزی که علم با سرعت نور در حال تغییر و تحول است گاها تعدادی انسانها بخاط علل مختلفی فرهنگی ،اجتماعی و..دچار حالتهایی خاص روحی میگردند که در طول زمان تبدیل به انواع خلق ها و در صورت ادامه تبدیل به بیماریهای مختلف روحی و روانی خفیف تا شدید میگردد .از نظر افراد عادی این نوع خلق ها یا بیماریها یکسان بوده و رفتار مشابه ای با آنها دارند در حالیکه از نظر روانپزشکی بسیار متفاوت و درمانهای خاص خود را طلب میکنند .در این مقاله به تعریف اجمالی انواع بیماریهای روانی بصورت ساده می پردازیم که توسط همکاران عزیز در سایت علمی بسیار مفید ،پزشکان بدون مرز تهیه و منتشر شده است علاوه سپاسگزاری از این عزیزان نظر شما خوانندگان گرامی را به خواندن این مقاله جالب جلب میکنم :
1- بیماریهای خلقی :
خلق همان حالت هیجانی پایدار یک فرد است که گاهی به طور طبیعی در طیفی از شادی وغم در نوسان است . بیماریهای خلقی با احساسهای نابهنجار افسردگی و یأس مشخص میشوند که فرد به صورت مداوم دارای حالتهای مذکور می شود و انواع آن عبارتند از :
الف - بیماری افسردگی : خلق افسرده ، از دست دادن انرژی و علاقه ، احساس گناه ، کاهش تمرکز ، از دست دادن اشتها ، افکار خود کشی یا مرگ و مشکلات خواب و ... از علائم آن است که خود به چند دسته اختلال افسردگی اساسی ، افسردگی فصلی ، افسردگی اتیپیک یا غیرنرمال یا فیزئول ، افسردگی مضاعف ، اختلال افسرده خویی و... تقسیم می شود .
ب - بیماری اختلال دوقطبی : همچنان که از اسم آن پیداست دارای دو حالت است که یک حالت آن از علائمی مانند : خلق بالا ، پرش افکار ، کاهش خواب ، افزایش اعتماد به نفس ، خود بزرگ بینی ، افراط در فعالیت ، ولخرجی و افزایش میل جنسی و .... تشکیل شده است و حالت دوم برعکس ، احساس افسردگی می باشد که خود به چند دسته اختلال دو قطبی 1 ، اختلال دوقطبی 2، اختلال خلق ادواری و .. تقسیم میشود .
2-بیماری های اضطرابی :
اضطراب در بعضی شرایط و مواقع امری طبیعی است اما اگر به صورت احساس فراگیری از نگرانی یا وحشت درآید بیماری تلقی می گردد که انواع آن عبارت است از:
الف - اختلال هول (پانیک ) :دوره ای از ترس یا ناراحتی شدید است که ابتدا و انتهای آن مشخص میباشد که اغلب با بازار هراسی همراه می باشد که علائم آن به صورت تپش قلب ، تعریق ، لرزش ، احساس خفگی ، درد سینه ، تهوع ، سرگیجه ، ترس از دیوانه شدن ویا مردن ، مورمور شدن ، سرما لرزه و.. می باشد .
ب - هراس های بیمارگونی (فوبیا) :فرد، ترس مداوم و شدید از موقعیتهای معین یا اشیاء خاص و یا مکانهای خاص دارد و انواع مختلفی مانند هراس اختصاصی ، جمعیت هراسی ، بازار هراسی و ... دارد .
ج - اختلال وسواسی - اجباری :وسواس عبارت است از : فکر ، احساس ، اندیشه یا حسی عود کننده و مزاحم و اجبار نیز فکر یا رفتاری آگاهانه ، معیارمند و عود کننده است مانند : شمارش ، وارسی ، اجتناب ، شستشو و ... که این افکار وسواسی باعث اضطراب و رفتارهای اجباری باعث کاهش اضطراب می شود .
د- اختلال فشار روانی پس از آسیب (PTSD):مجموعه ای از علائم که پس از مواجهه (دیدن یا شنیدن ) با یک عامل فشار آسیب زای بی نهایت شدید برای فرد بوجود می آید که فرد به صورت ترس و درماندگی به این تجربه پاسخ می دهد و واقعه را دائماً در ذهن خود مجسم می کند و در عین حال می خواهد از یادآوری آن اجتناب کند .
هـ - اختلال اضطرابی فراگیر :اضطراب و نگرانی مفرط در اکثر اوقات روز درباره چندین واقعه یا فعالیت ، طی یک دوره حداقل شش ماهه تعریف می شود.
3-اختلالات روان پریشانه (سایکوز):
این گونه بیماران به صورت چشمگیر حس واقعیت سنجی آنان مختل می شود و فرد علی رغم داشتن توهم یا هذیان نسبت به بیماری خود بصیرت و آگاهی ندارد که انواع آن عبارتند از :
الف - اسکیزوفرنی :فرد از علائم هذیان ، توهم ، تکلم نابسامان ، رفتار نابسامان ، علائم منفی حداقل 2 تای آن را به مدت 6ماه یا بیشتر داشته باشد درصورتیکه علائم کمتر از 6 ماه باشد به آن اسکیزوفرنی فرم اطلاق می شود .
ب - عاطفه گسیختگی( اسکیزوافکتیو ) : در این بیماری فرد هم خصایص اختلال خلقی و هم خصایص اختلال روانپریشی را دارد .
ج - اختلال هذیانی :اختلالی است که بیمار علامت غالبش عمدتاً یک هذیان ثابت می باشد و سایر حوزه های کارکرد او مشکلی ندارد که انواع مختلفی مانند : بدگمانی یا پارانوئید ، خودبزرگ بینی ، عاشقی ، حسادت و.... دارد .
د- اختلال روانپریشی گذرا:فرد در عرض یک روز تا حداکثر یک ماه به دنبال یک فشار شدید روانی ، اجتماعی ، حس واقعیت سنجی او مختل شده باشد .
4- اختلالات شبه جسمی :
این نوع اختلالات عبارتند از :نشانه های جسمانی که عارضه ای طبی را تداعی می کنند ولی با هیچ عارضه طبی یا مصرف موادی خاص یا اختلال روانی دیگر قابل توجیه نمی باشند که انواع مختلف آن :
الف - اختلال جسمانی کردن :علائم مختلف جسمی متعدد است که با معاینات جسمانی و بررسی آزمایشات کافی قابل توجیه نمی باشند .
ب - اختلال تبدیلی :یک یا چند نشانه عصبی ( مثلاً ، فلجی ، کوری ، لنگیدن ،بی حسی ، غش کردن ) که با یک اختلال طبی یا عصبی شناخته شده قابل توجیه نبوده و با عوامل روانشناختی واسترس شروع و تشدید شود .
ج - خودبیمارانگاری :اشتغال ذهنی بیمار با ترس از بیمارشدن یا اعتیاد وی مبنی بر ابتلا به یک بیماری جدی .
د- اختلال بدریختی بدن :اشتغال ذهنی یا نقص تخیلی (مثل بینی بدریخت ) یا تحریف مبالغه آمیز یک عیب خفیف و جزیی در ظاهر جسمانی است .
هـ - اختلال درد :وجود دردی که مرکز اصلی توجه بالینی است . عوامل روانشناختی نقش مهمی در این اختلال به عهده دارند .
در تمام اختلالات ذکر شده اختلال ناشی ا زمصرف مواد و اختلال ناشی از طبی عمومی نیز باید به آنها اضافه کرد .
اختلالات جنسی :اختلالات تجزیه ای ، اختلالات خوردن ، اختلالات خواب ، اختلالات شخصیت ، اختلالات ناشی از سوء مصرف مواد ، اختلالات فراموشی و دمانس و .... از دیگر اختلالات مربوط به بیماریهای اعصاب و روان می باشد
http://www.rs272.com/
http://rs272.tarlog.com/
http://rs272.vcp.ir
http://www.sahand272.blogfa.com/
WEST AZERBAIJAN URMIA--Dr.RAHMAT SOKHANI