ساعت ویکتوریا

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
+ سينا 

با سلام ،روش دوم كه معرفي كرديد خيلي خوب بود.گوشي من نوكيا 5800 است،سريال گوشي باسريال جعبه و سريال پشت باتري همخواني داره ولي وقتي كه تو سايتي كه معرفي كرديد چك ميكنم.

مشخصات گوشيم رو پيدا نميكنه،فقط مينويسه كه به نظر ميرسه اي ام اي آي درسته.

مي خوام بدونم كه اين به اين معنيه كه گوشيم تقلبي هست؟

البته گوشي 5800 رو فقط چين توليد ميكنه.

سلام

من ممنونم كه سر زديد و پيامتون رو خوندم

من به شما احترام ميگذارم

و به پيامتون پاسخ دادم

بدورود

از اين كه تشريف اورديد متشكرم

«زندگي» / با شدتي وحشيانه و جنون آميز،/ آن چنان که قلبم را سخت به درد آورد، / آرزو کردم اي کاش هم اکنون همچون مسيح، / بي درنگ، آسمان از روي زمين برم دارد. / يا لا اقل همچون قارون ، زمين دهان بگشايد / و مرا در خود فرو بلعد، / اما ... نه، / من نه خوبي عيسي را داشتم و نه بدي قارون را. / من يک « متوسط ِ » بي چاره بودم و ناچار،/ محکوم که پس از آن نيز «باشم و زندگي کنم»./ نه، باشم و زنده بمانم./ و در اين «وادي حيرت ِ» پر هول و بيهودگي سرشار، گم باشم. / و همچون دانه اي که شور و شوق هاي روييدن در درونش / خاموش مي ميرد و آرزوهاي سبز در دلش مي پژمرد، / در برزخ شوم اين «پيداي زشت» / و آن «ناپيداي زيبا» خرد گردم. / که اين سرگذشت دردناک و سرنوشت بي حاصل ماست. / در برزخ دو سنگ اين آسياي بي رحمي که ... / «زندگي» نام دارد! == شريعتي

«نفي» --- يوشيا رويس، در لحظه ي مرگ ِ کسي که برايش بسيار عزيز بود، اين واژه ها را نوشت: «ما مي ميريم. اما تو مي ماني. ابديت از آن توست. و در ابديت، هم چون تقاطعي بي اهميت در اين جهان ِ واقعيت ها به ياد نمي آييم. بلکه همچون برگ هاي سبزي خواهيم بود که در يک لحظه ي ويژه، در شاخه هاي درخت زندگي جوانه خواهند زد. اين برگ ها از درخت سقوط مي کنند، اما به فراموشي سپرده نمي شوند، چون تو همواره خود را در ميان آن ها به ياد خواهي آورد. --- پائولو کوئيلو (دومين مکتوب)